تمام کردنِ کارهای ناتمام


تمام کردنِ کارهای ناتمام

نگاهی به دروسِ گذشته، درس‌هایی که در آینده باید بخوانیم و حجم بالای مطالبی که باید آموخته باشیم، بیاموزیم و به خوبی به یاد آوریم و هم‌چنین فکر کردن به کارهایی که ناتمام مانده یا ممکن است ناتمام بماند، همواره به ما احساسِ ناخوشایندِ ترس می‌دهد. اما پشتوانه‌ی برنامه‌ی راهبردی، روش‌ها، تکنیک‌ها و ابزارهایی که می‌شناسیم و همت و تلاش خودمان ما را دل‌گرم می‌کند.

این‌که همیشه از خودمان کاملا راضی نیستیم طبیعی است و باعثِ پیشرفت ما خواهد شد. اما میزان این نارضایتی هرچه‌قدر کم‌تر باشد و هر اندازه خودمان و عملکردمان را با دید مثبت‌تری ببینیم، احساس بهتری خواهیم داشت. برای این که حداکثر کارها را انجام دهیم و کم‌ترین کار ناتمام را داشته باشیم باید:

  • هر کار بزرگی را تبدیل به کارهای کوچک کنیم:

اگر کل یک درس را مطالعه نکرده‌ایم یا تست‌های زیادی از آن درس باقی مانده است، کافی است برنامه‌ای برای مباحث آن درس بچینیم و مبحث به مبحث پیش برویم. مثلا یک پیشنهاد که معجزه می‌کند این است که هر روز زمانی کوتاه (مثلا 10 دقیقه) را به آن درس اختصاص دهیم.

  • برای انجام هر کاری زمان تعیین کنیم:

زمانِ پایان هر فعالیت باید کاملا مشخص باشد. مثلا درس ادبیات را روز سه‌شنبه از ساعت 16 الی 18 مطالعه می‌کنم. حداکثر تا فردا ساعت 18 تست‌های اولین درس عربی را از کتاب تستم می‌زنم و...

  • برای اتمام هر کار جایزه تعیین کنیم:

چه چیزی دوست داریم؟ من کاکائو دوست دارم و می‌توانم بعد از اتمام هر فعالیت ناتمام به خودم یک شکلاتِ کاکائویی جایزه بدهم. امیداورم کسی استراحت طولانی دوست نداشته باشد که بعد از اتمام هر فعالیت به خودش دو روز استراحت بدهد!!!

  • به لذتِ تمام شدن کار فکر کنید:

 قطعا تمام شدن کارها برای ما لذت‌بخش خواهد بود. پس به لحظه‌ای فکر کنیم که مبحث باقی‌مانده را مطالعه کرده‌ایم، آزمون را ارزیابی کرده‌ایم، تست‌ها را زده ایم، نقاط قوت و نیاز به تلاش را کشف کرده‌ایم، اشتباهات آزمون‌های قبلی را بررسی کرده‌ایم و تمام کارهای ناتمام را تمام کرده‌ایم.

  • به اندازه‌ی توانتان از خودتان توقع داشته باشید:

توان ما آن چیزی است که در دفتر برنامه‌ریزی ثبت کرده ایم. اگر با خودمان صادق باشیم دقیقا می‌دانیم چقدر بیش‌تر از این مقدار می‌توانیم تلاش کنیم. همان‌قدر که تلاش می‌کنیم باید از خودمان انتظار داشته باشیم. با سه ساعت مطالعه در روز نباید انتظار نتیجه‌ای در حد رتبه‌های برتر داشته باشیم. پس اگر انتظار برتر بودن داریم باید تلاشمان (که با دفتر برنامه ریزی اندازه‌گیری می شود) به اندازه‌ی یک دانش آموز برتر باشد.